to fillip, to snap (with the fingers), to hit (with fingertips)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به هندوانه تلنگر زدم
i hit the watermelon with my fingertips
کلمهی «تلنگر زدن» در زبان انگلیسی اغلب به flick یا give a nudge ترجمه میشود، البته بسته به زمینهی استفاده، ممکن است معادلهای متفاوتی داشته باشد.
تلنگر زدن حرکتی سریع، کوتاه و معمولاً ملایم است که میتواند بهصورت فیزیکی یا ذهنی انجام شود.
در معنای فیزیکی، تلنگر زدن معمولاً اشاره دارد به ضربهای با نوک انگشت، که اغلب برای جلب توجه یا هشدار دادن انجام میشود. مثلاً وقتی با نوک انگشت به پشت دست کسی یا یک شیء ضربهای سبک میزنیم، گفته میشود «تلنگر زد». این نوع تلنگر ممکن است برای بازی، شوخی، یا گاهی بهعنوان تذکر استفاده شود.
اما معنای عمیقتر و استعاری «تلنگر زدن» در زبان فارسی بسیار پرکاربردتر است. در این معنا، تلنگر زدن اشاره دارد به ایجاد یک هشدار ذهنی یا احساسی ناگهانی برای بیداری، آگاهی یا تأمل در یک موضوع خاص. مثلاً وقتی فردی جملهای میگوید که ما را به فکر فرو میبرد یا ناگهان توجهمان را به یک حقیقت نادیده جلب میکند، میگوییم "حرفش مثل یک تلنگر بود". در این حالت، تلنگر زدن مترادف با بر انگیختن، آگاه کردن یا هشدار دادن با تأثیر عاطفی یا فکری است.
در روانشناسی و انگیزش شخصی، از تلنگر زدن گاهی برای اشاره به تغییرات کوچک اما معنیدار در طرز فکر یا رفتار فرد استفاده میشود. به همین دلیل در کتابها یا سخنرانیهای توسعه فردی، تلنگرها میتوانند نقطهی شروعی برای رشد و تحول شخصی باشند.
«تلنگر زدن» فقط یک حرکت ساده نیست؛ بلکه میتواند نمایانگر لحظهای باشد که زندگی، فکر یا احساسات کسی را دگرگون میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تلنگر زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلنگر زدن